خلاصه
سوتا تاجیما، دانش آموز دبیرستانی که از دیدن یوویا کوگا آرام و جمع شده در حال گریه کردن شگفت زده شده بود، به طور تصادفی یک سطل آب روی او می ریزد. تاجیما نگران، از کوگا عذرخواهی میکند، او نشان میدهد که به خاطر مرگ ماهی قرمز ویژهاش گریه میکند - ماهی که از شخصی که دوستش دارد گرفته است. او ادعا می کند که یک گربه سفید چاق با تکه های سیاه حیوان خانگی خود را کشته است، که با توصیف گربه تاجیما مطابقت دارد، اگرچه تاجیما تظاهر به نادانی می کند. کوگا دروغ تاجیما را می بیند اما آن را فرصتی برای فاش کردن راز تکان دهنده خود می بیند. تاجیما به تدریج تبدیل به یک چهره غیرقابل جایگزین در زندگی خود می شود زیرا کوگا شروع به تکیه بر او برای حمایت عاطفی می کند و پسرها هر چه بیشتر به هم نزدیک می شوند.