خلاصه
لئون گرگوریس، میلیونر یونانی، از کودکی برای بی استفان مانند برادر بود و در تولد هجده سالگی او نامزد کردند. اما تنها مدتی بعد، او متوجه شد که او خیانت کرده است و او آن را قطع کرد. سه سال از آن زمان می گذرد، و اکنون که لئون نقش پدرش را به عنوان شریک در استفن و گرگوریس بر عهده گرفته است، به دنبال او بازگشته است. فقط به یاد آوردن تحقیر، Bea را عصبانی می کند، اما لئون اهمیتی نمی دهد - اولین کاری که انجام می دهد این است که او را در حضور همه در جشن تولد بیست و یکمین او ببوسد!