خلاصه
مومو هرگز به پسرها اهمیت نمی داد. او همیشه یک جوک با بازوی پرتاب/گرفتن تماشایی بود. با این حال، یک روز، در شروع دوره جدید، او با مردی آشنا می شود که او را از پا در می آورد. او عضوی از تیم بیسبال است و برای نزدیک شدن به او، به تیم تشویق کننده ملحق می شود تا بتواند او را در بازی های بیسبال تشویق کند. پس از یک سری رویداد، او می خواهد به تیم بیسبال زن بپیوندد، اما در تیم تشویق کننده گیر کرده است. کی میدونست که تیم تشویق پر از غافلگیریه...