تو تغییر کردی، اما این احساسات من اصلاً تغییر نکرد - رزماری، دختر اشراف زاده ای که در تباهی افتاد، تنها وعده عشقی را داشت که زمانی با هم رد و بدل می کردند و همیشه از ذهن او حمایت می کرد. اما، پس از ملاقات غیرمنتظره با یک دوست دوران کودکی، آندریاس، معلوم شد که او مدیر عامل سردسیری شده است...؟