گلبرگ های گل می ریزند، نسیم ملایمی از میان درختان سوت می زند، و عاشقانه در هوای بسیاری از جوانان دبیرستانی است. با این حال، این مورد برای Ren Yaotome نیست. برخلاف شخصیت حبابدار و ظاهر دخترانهاش که او را بالغ به نظر میرساند، او مانند بسیاری دیگر در سالهای خود در عشق بیتجربه است. اگرچه او رویای یک عاشقانه یک بار در زندگی را در سر می پروراند، اما به نظر می رسد هیچ کس به این شکل توجه او را جلب نمی کند - به خصوص نه یوسی هیداکای صریح و سختگیر، که او نمی تواند هر روز با او درگیر شود. با این حال، حتی هیداکا برای خواهر کوچکش، مانامی، نقطه نرمی دارد. این فقط سرنوشت است که Yaotome و Hidaka هرگز چشم به هم نخواهند دید - تا زمانی که یک تصادف رانندگی نزدیک باعث شود که Yaotome و Manami بدن خود را تغییر دهند! آن دو تمام تلاش خود را می کنند تا موقعیت خود را پنهان کنند و هنگامی که امکان بازگشت به عقب ظاهر می شود، یائوتوم از فرصت استفاده می کند - اما چرا مانامی اینقدر مردد است؟