خلاصه
هیتومی بعد از اینکه در روز تولدش فهمید که بهترین دوستش با پسری که دوستش دارد قرار ملاقات میگذارد، با گریه به خواب میرود و آرزو میکند که کاش زندگیاش تغییر کند. او در یک بیابان از خواب بیدار می شود، جایی که مرد جوانی که عمامه بر سر دارد به او می گوید که او یک "جین" است، خدایی با قدرت های مرموز. در دنیای شب های عربی، هیتومی درگیر نزاع برای تاج و تخت پادشاهی می شود و باید با ماجراجویی و عشق روبرو شود.