روکش ماتئو در لحظه ای که سعی می کند بهترین دوست گریس را خیانت کند، با گریس پاک می شود! پس از سقوط به دلیل کار زیاد، گریس برای بهبودی به دوستش در ایتالیا می رود. او در آنجا با ماتئو اشرافی خوش تیپ آشنا می شود. او آنقدر زیباست که نفسش را بند می آورد. سپس دوستش با افتخار اعلام می کند که بچه متئو را باردار است. اما چند روز بعد به گریس می زند! چگونه می تواند تصور کند که وقتی دوستش فرزندش را حمل می کند، او پیشرفت های او را می پذیرد؟