ایچینوسه کوتا در حال انتقال به آکادمی است که پدربزرگش اداره می کند. او اطلاعات کمی در مورد آن دارد، به جز این واقعیت که دانش آموزان اکثرا زن هستند، بنابراین تصور می کند که زندگی او به زودی به یک داستان لذت بخش حرمسرا تبدیل خواهد شد. وقتی در راه رفتن به مدرسه ای منزوی گم می شود، متوجه می شود که پدربزرگش چیزهای زیادی به او نگفته است. این مدرسه در واقع یک مدرسه دخترانه برای نینجاها است! در ابتدا دخترها فکر می کنند که او یک مزاحم است و او به سختی جان خود را از دست می دهد! خوشبختانه، این سوء تفاهم برطرف می شود و او خود را تحت حمایت رئیس زیبا و مرگبار شورای دانش آموزی، فویوناگی ریندو می بیند. اما حتی در حال حاضر، زندگی او بدون حادثه خواهد بود، زیرا او خود را در میانه یک درگیری مداوم بین شورای دانش آموزی فویوناگی و یک گروه دانشجویی دیگر می بیند. به سرپرستی دختری به نام موموچی یایویی.