خلاصه
یک روز، تسوکیشیما مینوری در یک اتاق سفید کوچک ناآشنا از خواب بیدار شد. در کنار او، ایچی - پسری که دارای گوش های خرگوش است، به او می گوید که او روح نگهبان اوست. او همچنین به او گفت که اتاقی که آنها در آن هستند "کورانوآ" نام دارد - جایی که نشان دهنده/نماینده قلب یک فرد است. در همان زمان به او میگوید که در حین تصادف خاطراتش را در حالی که در راه مدرسه بوده از دست داده و همین اتفاق برای دوقلویش، شیوری، افتاده است. در کمال تعجب، او و شیوری اکنون بدن یکسانی دارند.