خلاصه
هوجو هیناکی دختر جوانی است که یک انگشتر، هدیه ای از پدرش در اختیار دارد. به هر حال این انگشتر یک حلقه معمولی نیست. وقتی او آن را می بوسد، جوانی نجیب به نام سائه در مقابل او ظاهر می شود و تمام خواسته های او را برآورده می کند. با این حال، سائه در رینگ گیر افتاده است و نمی تواند زمان زیادی را بیرون از خانه بگذراند و همراه با هیناکی و همکلاسی دمدمی مزاجش Yume-senpai، سعی می کند راهی پیدا کند که چگونه می تواند از زندان رینگ فرار کند.