خلاصه
یک روز، یوسوگارا، یک مغازه دار عتیقه فروشی، با دختر کوچک ناز ریو آشنا شد. با این حال، ریو نمی تواند مدت زیادی بین خوابش بماند و نمی تواند زمان خوابش را کنترل کند. سپس آن دو با جنی روبرو می شوند که در یک چراغ به دام افتاده است و مهرهایی را که او را در آنجا می بندند می شکنند. جن، لمپل، می تواند آرزوهای شما را محقق کند. با این حال، در مقابل، او به نیروی زندگی کسی که آرزو می کند نیاز دارد. پس ریو با لمپل قرارداد می بندد اما آرزویش چیست!؟