خلاصه
آیا این میل به آزادی همان چیزی است که ما را به دام انداخته است؟ بگذار دای داستان غم انگیز عشق ممنوع و خیانت نابخشودنی است. در یک نئو-سئول بی روح که توسط پانک های جوان و جویندگان لذت اداره می شود، نوجوانی بی اخلاق به نام دای تجسم زنده زیبایی و ظلم شهر است. به عنوان رهبر باند شرور Furies، دای همه کسانی را که به او چشم دوخته اند را اغوا می کند تا آنها را در برابر طبیعت وحشیانه خود کور کند. وقتی یک پسر مدرسه ای صادق به نام Jaehee دختری زیبا را از دزدیده شدن توسط خشمگین ها نجات می دهد، احتمالاً نمی تواند متوجه شود که چگونه این برخورد کوتاه او را در یک مارپیچ رو به پایین از اشتیاق افسارگسیخته و درد غیرقابل درک فرو می برد. جاهی از شروع وحشیانه او در گروه گروه گرفته تا اقدامی غیرقابل توصیف علیه دوست دخترش، به طرز ناراحت کننده ای بین انزجار و شیفتگی متزلزل می شود. و در دای یک مناقصه پیدا می کند، یک لحظه دوست دلسوز و لحظه ای دیگر یک جامعه شناس بی عاطفه، امیال عجیب و ناسالمی را در جههی بیدار می کند که قبلاً هرگز تصورش را نمی کرد.