علیرغم اینکه لیزلوت در تلاش هایی مانند کشاورزی و آشپزی کاملاً ناامید است، لیزلوت، یک بانوی جوان اصیل زاده، به همراه خدمتکاران دوقلویش آلتو و آنا، به سرزمینی دورافتاده نقل مکان می کند. در شرقی ترین قسمت خانه جدید او جنگلی قرار دارد که گفته می شود جادوگران در آن پرسه می زنند. وقتی لیز روزی خود را در معرض حمله یکی از این جادوگران می بیند، با ظاهر ناگهانی مرد جوانی به نام انگتسو نجات پیدا می کند. اگرچه آنها غریبه هستند، اما Engetsu به طور قابل توجهی شبیه به کسی است که از قبل می شناسد ...؟