من آتسوکو کاگاری هستم، اما می توانید مرا آکو صدا کنید! این رویای همیشگی من بود که تبدیل شدم. آویچ، و من تمام راه را از ژاپن آمدیم تا در آکادمی معتبر جادوگری لونا نوا شرکت کنم. اما بعد فهمیدم تمام کاری که ما انجام می دهیم مطالعه، مطالعه، مطالعه است! قسم میخورم! این مکان چه خبر است؟! خب بالاخره میزهایمان را رها کردیم تا به یک سفر کلاسی به تپه دوراس برویم و همه چیز برای یک بار هموار پیش می رفت!...یعنی تا زمانی که با نگهبان تپه سیفلا آشنا شدم. صبر کن ببین سیفلا؟ آیا گربه و سگ شما از خانه فرار کرده اند؟ نگران نباشید. لوته، سوسی، و من آنها را برای شما پیدا خواهم کرد! بالاخره ما سه قلب هستیم که مثل یک می تپد، درست است؟