خلاصه
به دلیل شرایط خانوادگی، دانش آموز دبیرستانی میکو سونودا مجبور می شود در پانسیون عمویش زندگی کند. با این حال، قبل از رسیدن به آنجا، میکو در حال حاضر با یک فال بد روبرو می شود: در حالی که تلاش می کند مکان را پیدا کند، مشکوک است که کسی او را تعقیب می کند! هنگامی که عمویش به کمک او می آید، این استالکر یکی از مستاجران اوست و میکو را در روز اول خجالت زده می کند. میکو متوجه می شود که با پنج بزرگسال منحصر به فرد از جمله مرد متهم زندگی خواهد کرد. علاوه بر این، معلوم می شود که او جون ماتسوناگا، یک طراح 27 ساله است که به نظر می رسد به راحتی عصبانی می شود. میکو با ایجاد چنین برداشت اول تحقیرآمیز، معتقد است که فقط یک زندگی بدبخت در انتظار او است. اما در حضور جون، او متوجه میشود که زندگی با بزرگسالان چندان دشوار نیست و حتی ممکن است فضای کافی برای عاشقانه وجود داشته باشد.