خلاصه
ینی یک دختر 15 ساله شیطون و بامزه است که آنقدر به پول وسواس دارد که در مدرسه خود یک تجارت سودآور وام را اداره می کند! مادربزرگ ثروتمندش از رفتار ینی شوکه می شود و تصمیم می گیرد ترتیبات مالی پولی را که در وصیت نامه اش به نوه اش می گذارد تغییر دهد: ینی تنها در صورتی ثروت هنگفت مادربزرگش را به ارث می برد که کار وام دهی را متوقف کند... با یک مرد صادق ازدواج می کند! اگر او شکست بخورد، ثروت مادربزرگش به نوه دوستش داده می شود، بنابراین فشار بر ینی است که از راه های ربوی خود دست بکشد...