خلاصه
کازوکی شیکی موری حافظه خود را از دست داده و آمده است تا بفهمد که سه دختر جوان به دنبال DNA او هستند. حتی اگر جادوی او در مقایسه با دیگران بسیار محدود است، اعتقاد بر این است که فرزندان او جادوی باورنکردنی خواهند داشت. کوریکو کازتسوباکی ادعا می کند که دوست دختر اوست. خانواده رین کامیشیرو از او خواسته اند تا همسر او شود. و یونا میامی طبق قولی که در دوران کودکی آنها داده بود، ادعا می کند که همسر کازوکی است.