رن جوان بدشانس اما خوش اخلاق است. یک روز او را به عنوان یک قهرمان به دنیایی دیگر احضار می کنند، اما او را "نامناسب و بی فایده" می دانند و از قلعه تبعید می شود. اما در واقع او مهارت های کلاهبرداری خداگونه در آهنگری و معدن و جمع آوری را پنهان کرده است...!! همانطور که او از مهارت های خود برای کمک به همه افراد شهر استفاده می کند، آیا اشراف در قلعه به استعدادهای نهفته او پی خواهند برد؟!