خلاصه
برخی از مردم تشنه قدرت هستند در حالی که برخی دیگر چیزی جز پایین زندگی کردن نمی خواهند. هامین همیشه از برچسبی که به خاطر پسر پدرش به وجود می آید دلخور بوده است - او نخواسته در یک خانواده اوباش متولد شود! پس از آزمون و خطای بسیار، هامین سرانجام با خانواده اش قطع رابطه می کند و زندگی را آغاز می کند که آرزویش را داشت. یعنی تا زمانی که او ربوده می شود و خود را تحت حمایت یک Kwon Sehyuk خاص می بیند. تمام چیزی که هامین میخواهد این است که زندگی "عادی" او بازگردد، اما سهیوک به اندازهای که یک فرد میتواند از حالت عادی دور باشد...