خلاصه
این یک داستان علمی تخیلی است که نبرد بین "مرد موشکی" سفیر ماگما که توسط "زمین" (خالق زمین) خلق شده است و فضانورد شیطانی گوا را به تصویر می کشد. موراکامی آتسوشی نویسنده روزنامه و خانواده اش یک روز صبح از خواب بیدار می شوند و متوجه می شوند که 200 میلیون سال به گذشته سفر کرده اند. وقتی به بیرون از پنجره نگاه میکنند، دایناسورها را میبینند که در بیرون خانهشان قدم میزنند. این در واقع کار مرد فضایی به نام گوا است که برای نمایش قدرت خود آنها را به گذشته بازگرداند. گوا با اعلام اینکه زمین را تصاحب خواهد کرد، به موراکامی جرأت میکند تا برنامههای خود را در روزنامه گزارش کند. در بازگشت به زمان حال، مامورو، پسر موراکامی، توسط غولی به نام ماگما به زیرزمینی یک جزیره آتشفشانی برده میشود و در آنجا با خالق زمین (به نام زمین) ملاقات میکند. برای از بین بردن جاه طلبی های گوا، "زمین" سه "مرد موشکی" به نام های ماگما، مول و آدامس را ایجاد می کند. ماگما به مامورو سوتی میدهد که میتواند با استفاده از آن او و سایر موشکافران را هر زمان که به مشکل میخورد صدا بزند، و آنها با هم علیه گوا میجنگند. اما گوا قبلا پروژه تهاجم به زمین خود را آغاز کرده است و موجوداتی را که می توانند خود را به انسان نما تبدیل کنند به نام «هیتومودوکی» فرستاده است.