الن هفت ساله چیزی جز این نمیخواهد که مانند یک کودک عادی بیرون بازی کند، اما بیماری که از بدو تولد او را مبتلا کرده است، او را از این کار باز میدارد. او که نمیخواهد بار پدر و مادرش را به دوش بکشد، در اتاقش منزوی میشود، اما به زودی فاجعهای رخ میدهد و والدینش او را ترک میکنند. الن که جایی برای بازگشت ندارد، با گربهای عجیب آشنا میشود که پیشنهادی وسوسهانگیز میدهد که او نمیتواند رد کند - مکانی امن برای زندگی در ازای تبدیل شدن به یک جادوگر. برای خوشحالی او، وقتی در خانه جدیدش بیدار می شود، دیگر به بیماری مبتلا نمی شود. با این حال، او به زودی متوجه می شود که ترک خانه یک گزینه نیست - یک قدم بیرون و او به خود بیمار سابق خود باز خواهد گشت. الن از بسته شدن به خانه ناراضی است، اما وقتی گربه قول میدهد به او طلسمی بیاموزد که میتواند در ازای تغذیه روح او، او را به طور کامل شفا دهد، همه چیز رو به جلو است. علیرغم اینکه آرزوی او کودکانه و قابل بخشش است، تلاش الن برای یافتن بدنی شفا یافته، بسیاری را می کشد و بسیار بیشتر از زندگی آنها را از آنها می گیرد.