خلاصه
پس از یک رسوایی که باعث شد او از موقعیتش در دادگاه اخراج شود، تاکاکی روزها در خانه اش بیکار است، تکانشی و بی حوصله. سپس یک روز دوستش ناروهیتو می ایستد و داستانی دیوانه کننده در مورد زیباترین زن زنده برای او تعریف می کند و او را در تلاش برای به دست آوردن قلب او می کشاند. با تگ کردن، تاکاکی به زودی متوجه می شود که "شاهزاده خانم" دقیقاً همان چیزی نیست که او (او!؟) به نظر می رسد. پرنسس کاگویا دقیقاً کیست و راز تاریک گذشته او (ش!؟) چیست؟