خلاصه
ماریا وقتی خیلی جوان بود پدرش را از دست داد و با مادرش که در بیمارستان بستری است زندگی می کند. در آن زمان، مردی مرموز به نام «بابا لانگلگز» برای ماریا ظاهر شد... او به آکادمی معروف باغ سبز منتقل می شود و جستجوی خود را برای «بابا لانگلگز» آغاز می کند و با مردی آشنا می شود که به نظر می رسد همه چیز را در مورد او می داند.