خلاصه
هاتسوکا یک OL است با یک مشکل غبطهانگیز - دو دختر بامزه دیوانهوار عاشق او هستند. او با اینابا زندگی میکند، یک زن خانهدار عالی که برای او آشپزی و نظافت میکند و از او مراقبت میکند و مدام در تلاش است تا هاتسوکا را با او در رختخواب ببرد. یک روز کوروری در خانه او ظاهر می شود، یک دختر جوان مرموز که ادعا می کند هاتسوکا یک بار به او قول داده بود که ازدواج کنند، چیزی که او به خاطر نمی آورد. نبردی سخت برای دست هاتسوکا آغاز می شود!