خلاصه
تووا علیرغم اینکه یک پسر بچه است، همیشه در کنار پسرها خجالتی بوده است. این شانس او را برای داشتن یک دوست پسر از بین برده است، اما ممکن است یک برخورد سرنوشت ساز در روز اول دبیرستان منجر به عشق شود؟ اما آیا آن را با بزهکار شگفت آور مهربان "فرشته"، یا محبوب و در عین حال پنهانی "شیطان" شاهزاده؟!