خلاصه
این زمان پیشگامان غرب دور است، زمانی که بسیاری از مردم در مسیر اورگان ترک می کنند تا رویاهای خود را برای فتح تحقق بخشند. میمه دختر کوچکی است که با مادر و خواهرانش در آرامش زندگی می کند. او با پسری به نام جانی آشنا می شود. یک روز جانی عازم اورگان می شود و آرزوی همیشه او رفتن به غرب برای یافتن عشق دوران کودکی اش است. سرانجام روز حرکت بزرگ به سمت غرب دور در واگن برقی و همچنین روز ملاقات با سامی و شخصیت های دیگر فرا می رسد. سفری که نویدهای زیادی را می دهد، اما فرصتی برای دام های بسیاری خواهد بود...