اریکا کلاوز به امید یافتن برادرش که در کودکی از او جدا شده بود، وارد آکادمی روزنتولز شد. او فراموش کرده بود که او چگونه به نظر می رسد، و تنها سرنخ به او یک تکه روبان است که آنها توافق کرده بودند با آن ملاقات کنند. به محض ورود به مدرسه، چیزی که از او استقبال کرد 3 دوست دختر جدید، پنج نامزد استرال (علمای پادشاه) و تعداد زیادی همکلاسی شایعه ساز بودند. چه چیزی ممکن است در جستجوی یک برادر اشتباه کند؟ و رابطه اریکا با اورفروس، ادوارد، نائوجی، لودویگ و کامو چگونه خواهد بود، حالا که او به عنوان یکی از منشی های استرال انتخاب شد؟