Natsume Aihara شانزده ساله هرگز قرار ملاقاتی نداشته است، چه رسد به اینکه در یک رابطه باشد. او عدم تجربه خود را به گردن یک نفر می اندازد: همسایه همسایه و چهره برادر بزرگترش، سوسوکه میکامی. با وجود 9 سال اختلاف سنی، این دو به ندرت از هم جدا می شوند. سوسوکه از دوران کودکی به بزرگ کردن ناتسومه کمک کرد، اما حتی در حال حاضر نیز کاملاً سرسخت است. او شخصاً هر روز صبح ناتسومه را از خواب بیدار میکند و به شغلی با درآمد کمتر در دبیرستان او میپردازد تا او را زیر نظر داشته باشد. ناتسومه سوسوکه را می پرستید، اما متوجه می شود که علاقه او بیش از حد شده است. او که ماهیت منحرف و رنج واقعی او را برای مدت طولانی موضوع وسواس او می دید، در نهایت تصمیم می گیرد که کافی است، و سعی می کند دوست پسری به سن خودش پیدا کند. با این حال، آیا می تواند هر زمان که نزدیک کسی است که او را بهتر از دیگران می شناسد، ضربان عجیب قلبش را نادیده بگیرد؟