خلاصه
ساچی همیشه به خاطر موهای زیبای کهربایی اش که از مادرش به ارث برده بود، شهرت داشته است. او زندگی به اندازه کافی شاد دارد، به جز این واقعیت که مادرش مرده است، که او آن را مخفی نگه می دارد. یک روز، یک همکلاسی به او نزدیک می شود که به نظر می رسد تمام اسرار خانواده اش را می داند و مجبور می شود به «بازی پول» او بپردازد.