کیوهی از آن دسته افرادی است که هر لحظه از زندگی آرام و «عادی» روزمره خود را گرامی می دارد. هر مترادفی را که دوست دارید انتخاب کنید. او فقط یک زندگی آرام می خواهد. با این حال، با توجه به اینکه پدرش در برخی مشاغل واقعاً مشکوک درگیر است، بهترین دوست او یک ستاره راک نامتعارف است، و همکلاسیاش Sanae ... Sanae بودن، گفتن این کار آسانتر از انجام دادن است، اما او تمام تلاشش را میکند. یک روز، او به طور تصادفی دختری برهنه را از تابوت رها می کند که اصلاً نمی داند "عادی" به چه معناست. از بخت بد او، کیوهی می تواند آن آرامش و سکوت را خداحافظی کند. حالا، علاوه بر بی توجهی پدرش به هر چیزی که به عقل سلیم یا نجابت نزدیک شود، تشنگی دوستش برای هیجان و توجه تحسین کننده اش، کیوهی باید با اندرویدی دوتایی (خودخوانده) شاهزاده خانمی از کشورهای اروپایی مقابله کند؟ او فقط می خواهد از این سواری وحشیانه شاهزاده خانم جعلی!