خلاصه
انتقام، اشتیاق، و ازدواج راحت... دوک خاویر هررا یک میلیاردر بی رحم اسپانیایی است. او به روش سخت یاد گرفته است که هرگز عاشق نشود. حالا اگر بخواهد تجارت بانکداری خانوادگی را به ارث ببرد، به همسر نیاز دارد. گریس برسفورد دختر مردی است که میلیون ها خاویر را رها کرده است و فرصتی برای انتقام و همسری راحت می بیند. در ابتدا، خاویر اهمیتی نمی دهد که گریس از او متنفر است - تنها چیزی که او می خواهد بدن اوست. اما بعد متوجه میشود که حتی همین بهای ناچیز هم قیمتی است که او از پرداخت آن امتناع میکند... علیرغم جذابیت متقابل انفجاری آنها. گریس تا کی می تواند تنها به نام همسرش بماند؟