خلاصه
یوکاری ماری، علیرغم ظاهر بی ضررش، یک راز عمیق و تاریک پنهان می کند: چشمان بنفش زیبای او همه موجودات زنده را به صورت روبات می بیند. دوستش مانابو "گاکو" هاتو که در ابتدا آن را چیزی بیش از یک رفتار عجیب غریب میدانست، به زودی متوجه میشود که حرفهای یوکاری بیش از آنچه در ابتدا فکر میکرد، حقیقت دارد. با وجود عجیب بودن او، ناز کوچک یوکاری، تمایل عمیقی برای محافظت از او در هاتو ایجاد می کند. در مقابل، یوکاری هاتو را یک "ربات همه کاره فوق العاده قابل تغییر" می داند. با این حال، دیدگاه منحصر به فرد یوکاری در مورد جهان، او را به فردی تنها تبدیل کرده است، حتی باعث شده است که دوست قدیمیاش نانامی تنجو نسبت به او ظالمانه رفتار کند. پس از یک حادثه، هاتو متوجه می شود که یوکاری تنها کسی نیست که یک منظره منحصر به فرد به نام "کوالیا" دارد. وقتی یوکاری در موسسه ای برای کودکان مبتلا به کوالیا استخدام می شود، هاتو به زودی در توطئهای غوطهور میشود که باید از آن خلاص شود.