خلاصه
چیکا همیشه موراسام کان را به عنوان رقیبی می دید که مدام او را عصبانی می کند. خواهرش که صدای چیکا را می شنود در حالی که با صدای بلند در تعجب است، یک گردنبند عطری به او می دهد که ظاهراً می تواند قلب یک پسر را تسخیر کند. روز بعد، Chika به Murasame-kun برخورد می کند و تمام عطر را می ریزد. در حالی که او شروع به عذرخواهی می کند، ناگهان از او درخواست خروج می کند!؟