خلاصه
کوبایاشی هینا همیشه یک هدف واحد داشته است: سخت درس خواندن و ورود به یک دانشگاه خوب. در زمان استراحت در حین مطالعه در کتابخانه، متوجه یک فوتبالیست کوتاه قد در حیاط می شود و نگاه کردن به او برای او تبدیل به یک عادت شده است. او نمی داند او کیست، اما حضور مداوم او در نزدیکی محلی که در حال مطالعه است شروع به حواس پرتی می کند. آیا یافتن عشق به معنای دست کشیدن از مطالعه است؟