خلاصه
یک دختر دبیرستانی ساده، سون نام بائه. او می خواست برای یک بار در زندگی خود آزاد باشد و تصمیم گرفت که عصیان کند. اما نتیجه این عصیان.... مامان بودن؟! "تو کی هستی؟ یه کدو تنبل زشت مثل این از کجا اومده؟ فکر میکنی من مرد به دنیا اومدم، فقط برای اینکه با دختر زشتی مثل تو زندگی کنم؟" شجاعانه در مقابل یک استاد جوان لوس، چون دونگ ماه، با فرزندش ایستاده است. خاطرات پرفراز و نشیب چون دونگ و سان نام در مورد تربیت فرزند!!