خلاصه
آریسا یک "یانکی" (بزهکار) سابق است که راه خود را تغییر می دهد تا توجه رن، پسری درس خوان را به خود جلب کند. تلاش های او سرانجام زمانی که رن از او درخواست می کند نتیجه می دهد. او حالا که دوست پسر دارد باید واقعا خوشحال باشد، اما به دلایلی نمی تواند به ایسی، همسایه همسایه اش فکر نکند. چه اتفاقی می افتد که ایسی آریسا را مجبور می کند تا خواننده اصلی گروهش باشد؟ آریسا باید تصمیم بگیرد: واقعاً به چه کسی تعلق دارد؟