خلاصه
کوتونه که خود را یک کارمند اداری معمولی می داند، مجذوب چیزهای خیره کننده و مرموز است. در همین حال، مشخص شد که شیشیدو، یک مافوق خوش قیافه در شرکت، معمایی "خدای عشق" است! کوتونه با شنیدن این شایعه مبنی بر اینکه آرزوی عشق یک نفر در صورت دعا کردن فوراً محقق می شود، به دنبال شیشیدو می گردد.