خلاصه
Shiraishi Yayoi قبل از اینکه یک تصادف تجربی زندگی او را برای همیشه تغییر دهد، یک دختر مدرسه ای نسبتاً غیرقابل توجه بود، اگرچه کمی دست و پا چلفتی. او بر خلاف میلش توسط پدرش، فیزیکدان نابغه خودخوانده، شیرایشی سنسی، مجبور شد تا با یک گربه به یک تلهپورتر تبدیل شود و مانند فیلم «مگس» با گربه ترکیب شد. حالا، هر زمان که او در مورد چیزی هیجان زده می شود، یک جفت گوش گربه و یک دم به وجود می آیند. در شکل «گربهگرل»، او قدرتهای فوقالعادهای دارد، اما ایراد اصلی این است که وقتی با محرکهای مناسب مواجه میشود، مانند دیدن موشها مانند یک گربه رفتار میکند. او همچنین یک دوست پسر دارد، اما "مشکل" او تمایل دارد در قرارهای آنها دخالت کند زیرا هیجان او ناگزیر منجر به تبدیل شدن او به یک گربه دختر می شود.