خلاصه
در شرق بزرگ، قاره ای به نام رودنیوس قرار دارد. یک روز، یک شی پرنده ناشناس به حریم هوایی Qua-Toyne Principality رسید. شی پرنده ناشناس عقل سلیم شاهزاده را به چالش کشید. اما آن شی پرنده ناشناس فقط منادی چیزی حتی تکان دهنده تر بود. دور از دریای شرقی، ناگهان گروهی از جزایر پدیدار شدند. کشور جزایر نام خود را: ژاپن. به گفته آنها، ملت آنها به دنیای دیگری منتقل شده بود. اکنون که خود را از دنیای قدیمی خود جدا کرده اند و باید در دنیای جدید زنده بمانند، ژاپن چگونه با کشورهای بومی این جهان تعامل خواهد کرد؟ آیا آنها به عنوان یک دوست به او سلام خواهند کرد یا به عنوان دشمن؟ این داستان کشوری به نام ژاپن است که در طوفان پر هرج و مرج جهان غرق شده بود.