خلاصه
وین دختری شاد، دختر یک اشراف است. او همیشه با دوستانش در تپه رنگین کمان بازی می کند، جایی که این افسانه رخ می دهد که وقتی با گل های هفت رنگ مختلف زیر بالش می خوابید، رویای معشوقه خود را خواهید دید. یک روز وین و گروه پسری تنها به نام آدریان را دیدند. سرنوشت وین و آدریان در هم تنیده شد زیرا آنها به زودی عاشق یکدیگر شدند. افسوس، وقتی آدریان مجبور شد محل را ترک کند تا در یک شهر دیگر دوک شود، چه چیزی در انتظار آنهاست؟ آیا آنها هرگز دوباره ملاقات خواهند کرد؟ آیا حتی بعد از بزرگ شدن هم همه چیز ثابت می ماند؟