ارینا 30 ساله پس از رد شدن توسط دوست پسرش و از دست دادن شغل خود، در پایین ترین سطح خود قرار دارد. او پس از اینکه تصمیم می گیرد در یک تور اتوبوس حومه شهر با هدف جوانان جوان در جستجوی ازدواج شرکت کند، با یوما، یک کشاورز جوان خوش تیپ آشنا می شود، اما با کلمات بی احساس و بی فکر اوضاع را خراب می کند. ارینا که مصمم است نظر یوما را نسبت به او تغییر دهد و هیچ پیوندی با شهر ندارد، به کشور نقل مکان می کند و سفر کشاورزی خود را آغاز می کند.