خلاصه
فرانچسکا مدل زیبا، آنجلو فالکونه را با تمام وجود دوست داشت. از نظر عاطفی و جسمی صمیمی، آنها رابطه عالی داشتند - تا اینکه یک مشاجره آنها را از هم جدا کرد و قول داد که دیگر هرگز یکدیگر را نبینند. سه سال بعد، آنجلو با دختر ثروتمند یک خانواده محترم نامزد می کند. در آماده سازی برای عروسی آنها، او به ملاقات با یک غذاساز تازه کار به نام الی میلیبند می رود - فقط برای اینکه بفهمد الی در واقع فرانچسکا است. جدایی آنها خاطرات دردناکی را پشت سر گذاشت و باعث بالا رفتن تنش ها در زمان حال شد. با این حال، این ممکن است شانس آنها برای احیای دوباره عشقی باشد که هرگز به طور کامل از بین نرفت.