مایلین عاشق چیزهای سرگرم کننده است. چه هنرهای زیبا، مجسمه، طراحی یا موسیقی، او همه آنها را دوست دارد. با این حال، همه آن چیزها به تدریج به دلیل جنگ طولانی مدت از بین رفته بود. بنابراین، او تصمیم می گیرد تا جادوی انجمادی زمان بر روی خود بیافریند تا در دوره ای پس از جنگ بیدار شود. 2000 سال بعد که از خواب بیدار شد، تنها یک زمین بایر در اطراف او وجود داشت. بدین ترتیب زندگی آرام خود را با خدمتکار گلمش آغاز کرد. با این حال، ملاقات با روستاییان، به نوبه خود طول می کشد. آیا آرزوی او برای داشتن یک زندگی آرام برآورده می شود؟