آنجل خلوص او را به الکس هدیه داد و معتقد بود که او عشق زندگی اوست. اما صبح روز بعد حلقه ای از جیبش افتاد. فرشته ویران شد و قلب شکسته اش را زیر خاطراتش پنهان کرد. شش سال بعد، او یک مدل محبوب در جزیره کوچکی در یونان برای عکاسی بود. در حالی که او در یک مهمانی در محل بود، الکس ظاهر شد. آنجل آن را باحال بازی کرد، اما چیزی بیش از دلش در خط بود - او رازی را از الکس پنهان می کرد که او هرگز نباید آن را کشف کند.