خلاصه
فوجیمارو واتارو از زمان کالج از شغلی به شغل دیگر نقل مکان کرده است، اما نتوانسته شغلی پیدا کند، اما فکر میکند زمانی که شغلی به عنوان دستیار یک وکیل پیدا میکند، این وضعیت تغییر میکند. واتارو اولین روز خود را با برداشت بدی از رئیسش، یک سیاستمدار زن جوان به نام هارا آکیرا، و دستیار دیگرش که همچنین برادرزاده او، میزوتانی یوکی است، شروع می کند، اما او به سرعت با جلب حمایت یکی از اعضای مهم به سرعت آن را تغییر می دهد. از جامعه اگرچه او به یاد نمی آورد، اما ظاهرا واتارو و آکیرا در دبستان با هم همکلاسی بودند و به همین دلیل او تصمیم گرفت به او شلیک کند. با این حال، واتارو میآموزد که اگر میخواهد این شغل را حفظ کند، باید سخت تلاش کند تا آکیرا دوباره انتخاب شود وگرنه موقعیت او دیگر وجود نخواهد داشت و رقابت امسال بسیار شدید به نظر میرسد.