لیام در آخرین زندگی خود به عنوان یک فرد اخلاقی و مسئولیت پذیر زندگی می کرد ... اما عمیقاً در بدهی و خیانت همسرش مرد. لیام که دوباره در خانواده حاکم یک امپراتوری بین ستارهای بزرگ متولد شده است، میداند که زندگی بین افراد ستمدیده و کسانی که پایکوبی میکنند تقسیم شده است، بنابراین این بار او آنچه را که میخواهد میگیرد و برای خودش زندگی میکند. اما به نوعی، همه چیز از پیش رفتن به این شکل خودداری می کند. علیرغم اینکه تمام تلاش خود را برای تبدیل شدن به یک ظالم می کند، تصمیمات لیام به چیزی جز صلح و رفاه برای امپراتوری تحت حاکمیت او منجر نمی شود و او فقط محبوبیت بیشتری پیدا می کند!