پادشاهی خاک رس با یک بحران وخیم مواجه است: به تازگی تلاشی برای ترور پرنسس لینبرگ خود انجام شده است، و کشورهای همسایه آن مانند کرکس های گرسنه به عواقب بعدی نگاه می کنند و نقشه سقوط پادشاهی را طراحی می کنند. درگیری های بعدی چهره این قاره را برای قرن های آینده شکل خواهد داد...اما نور سرنخی در مورد هیچ یک از آن ها ندارد! او که پس از بیش از یک دهه تمرین سخت و منزوی در خانه کوهستانی خود به تازگی به پایتخت سلطنتی رسیده است، به رویای دوران کودکی خود یعنی تبدیل شدن به یک ماجراجو دست یافته است، حتی اگر تنها مهارت هایی که دارد مهارت های بی فایده باشد. مطمئناً، او میتواند هزاران شمشیر را در یک نفس «پاره» کند، اما همه میدانند که اگر میخواهید یک ماجراجو باشید، به بیش از این نیاز دارید! قهرمان ما' مسیر تحقق رویای خود طولانی(؟) و سخت(؟) خواهد بود—اما اگر نور از چیزی نمی ترسد، آن کار سختی است که از مد افتاده است!