خلاصه
داستان در رگنسبورگ آلمان در سال 1903 آغاز می شود. شایعه ای در مؤسسه موسیقی کاتولیک اس. سباستین برای پسران وجود دارد مبنی بر اینکه اگر کسی از پنجره یکی از برج های معروف به پنجره اورفئوس نگاه کند و دختری زیبا را از طریق آن ببیند که آنها عاشق او خواهند شد این عشق فقط درد را به همراه خواهد داشت زیرا به اسطوره تراژیک یونانی اورفئوس و اوریدیک ختم می شود. دو نفر از دانش آموزان - کلاوس و آیزاک دختری را از پنجره می بینند. بدون توجه به اینکه او یک دانش آموز است، جولیوس، که به عنوان یک پسر بزرگ شده است، همه چیز از کنترل خارج می شود و زندگی آنها برای همیشه تغییر می کند.