خلاصه
خیلی وقت پیش، دنیایی از جادو و علم وجود داشت. اما داشتن هر دو قدرت مردم را مغرور و تنبل می کرد. پس خداوند جهان را به عالم علم، الد، و جهان جادو، فانداواله، تقسیم کرد. یک روز در Fandavale، جادوگری وحشتناک به نام Cendrillon (سیندرلا) زنده می شود. Cendrillon نقشه می کشد تا بر هر دو جهان حکومت کند، و به دنبال "کلید" است که دارای قدرت فوق العاده ای است. پسر جوانی از الده به نام سوتا با دختری مرموز از فانداواله به نام آکازوکین (کلاه قرمزی) و گرگ ناطقش وال آشنا می شود. سوتا میآموزد که او کلیدی است که سندریلون در جستجوی آن است. اکنون این وظیفه آکازوکین، وال و دیگر تفنگداران پری است که از سوتا در برابر سندریلون و کابوسهایش که میخواهند قدرتی را که او به طور مرموزی در اختیار دارد، محافظت کنند.