نوزومی شیندو در حالی که عمویش در یک سفر کاری بین المللی به سر می برد، به مدت دو هفته در خانه نشسته است، و اگرچه می داند که باید به همسایه ها اطلاع دهد، فکر می کند این خیلی مشکل است... تا زمانی که همسایه اش کاملاً زیبا باشد. نام او یوتا هونجو است، و در نگاه اول عاشق است، تا زمانی که هم اتاقی اش چیاکی شیکی بیرون می آید و حتی از یوتا هم زیباتر است. احتمال رابطه بین همسایه های باشکوهش به ذهن فوجوشی او (و رمان آنلاین او) دامن می زند، اما او نمی تواند فکر کند... رابطه واقعی بین این دو چیست؟ و آیا فضایی در آن برای او وجود دارد؟